این چند وقت
سلام ماه قشنگم . خوبی.منم خوبم چون تو رو دارم . از سیزده بدر شروع می کنم برای نوشتن منتها چون دوربین یادم رفته بود هیچ عکسی ندارم . هر چند زیاد حال نداشتی و سرما خورده بودی ولی روز خوبی بود حسابی خوش گذشت اینقدر بازی کرده بودیم که دیگه حالی برامون نمونده بود اینقدر بدنها کوفته و خسته بود که رمقی نداشتیم برای خوردن شام ساعت 9 همون خوابیدیم تا فردا ساعت 12 ظهر خوشبختانه فرداشو مرخصی گرفته بودم ولی انگار سختی خیال رفتن نداشت هنوز بی حال بودیم ولی با خواب بعدازظهر سرحال شدیم شما هم که خدای شکر با حموم کردنت بهتر شده بودی خوشحال بودم که بهتری . دانشگاهم دوباره شروع شده به خاطر انتخابات خیلی فشرده شده و بی...
نویسنده :
مامان نیره
13:03